گیس می بافی وُ من
به نگاه مغز پسته ای ات چشم می دوزم
که رو به رویم
نشسته می خندی
و ھمه چیز را پیش می کشی
غیر از خودت
که می دانی اگر
به صورت گندمی ات
لب بزنم ،
آدم می شوم .
(عمید صادقی)
نوشتنم رو دوباره شروع کردم با کلی حرف نگفته و جا مونده ، تمام دوستای قدیمیم دلم براشون تنگ شده بود زیاد، به هرحال برگشتم.
برگشت دوبارت مبارک..منم یه دوست تازه
مرسی ممنونم :)
نوید خودتی ؟؟؟؟؟؟؟؟
باورم نمیشه پسر
میدونی وقتی اسمتو دیدم چقدر ذوق کردم
وای داداشی من
خیلی خوشحالم همین
مرسیییی رومینا اومدی :) منم خیلی خوشحالم دوباره اینجام می تونم نوشته هاتو بخونم ... خیلی خوشحالممممم رومینا
اینجا خونه ی جدیدمه ، خوششش اومدی ابجی
خوش اومدی نوید جان. خوب کاری کردی برگشتی.
مرسی ، دوستای قدیمیم خیلی خوشحالم میکنن وقتی میان ، ممنون دردونه دوباره اینجا میبینمت